کیارشکیارش، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 24 روز سن داره

دنیای من و کودکم

دایی جواد و خنده های تو

امروز ظهر از خواب بیدار شدی البته یه چند باری عوضت کردم و شیر خوردی بعدش یه کم بازیگوشی کردی و من کتابتو باهات کار کردم بعد برای خاله ناهید زنگ زدم و با پرستو کوچولوی 2 ساله هم حرف زدیم تو در عین صحبت های ما بغلم بودی برای خودت به اطراف نگاه می کردی و ذوق می کردی و صدا در می اوردی و خاله صداتو از پشت تلفن می شنید ، بعدش هم یه کم به تلویزیون نگاه کردی دیگه خسته شدی دوباره ممه خوردی و خوابیدی بعدازظهر دایی جواد از شهرش اومد اینجا پیش ما وقتی رسید اول رفت خونه اون یکی خاله ، بعد با دختر خاله اومدند پیش ما تو تازه نیم ساعت خوابیده بودی و از خواب بیدار شدی ، دایی اومد بالای گهواره ات تو چشاتو باز کردی دایی قربون صدقه ات رفت ، خوشحال شدی باهاش ک...
26 مرداد 1391
1